جدول جو
جدول جو

معنی با جربزه - جستجوی لغت در جدول جو

با جربزه
کسی که دارای جربزه است با قدرت مدیر مقابل بی جربزه
تصویری از با جربزه
تصویر با جربزه
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از باجربزه
تصویر باجربزه
کسی که توانایی سرپرستی دیگران را دارد، شایسته، لایق
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از باجربزه
تصویر باجربزه
((جُ بُ ز ِ))
لایق، شایسته، با قدرت، مدیر
فرهنگ فارسی معین
تصویری از با تجربه
تصویر با تجربه
کار آزموده
فرهنگ واژه فارسی سره
آزموده جهاندیده آزموندار مجرب آزموده کاردان: مرد با تجربه ای است مقابل بی تجربه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از با تجربه
تصویر با تجربه
Welltraveled
دیکشنری فارسی به انگلیسی
много путешествовавший
دیکشنری فارسی به روسی
багато подорожував
دیکشنری فارسی به اوکراینی
เดินทางมาก
دیکشنری فارسی به تایلندی
مسافرٌ جيّدٌ
دیکشنری فارسی به عربی
अनुभवपूर्ण
دیکشنری فارسی به هندی
অনেক ভ্রমণ করা
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از باتجربه
تصویر باتجربه
آزموده
فرهنگ واژه فارسی سره
استوار، گیرا آنکه جذبه دارد با ابهت با عرضه: فلان مرد با جذبه ای است مقابل بی جذبه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از باتجربه
تصویر باتجربه
((تَ رِ بِ))
مجرب، کاردان
فرهنگ فارسی معین